با بازی کنار استاد هاشم پور فهمیدم هنوز الفبای بازیگری را یادنگرفتم
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۱۱۴۳۴
بهزاد جعفری بازیگر فیلم سینمایی «برای مرجان» در گفت و گو با خبرنگار ایران آنلاین گفت : در بازیگری هنوز اول کار هستم ، وقتی در این فیلم در کنار استاد هاشم پور قرار گرفتم تازه متوجه شدم چیزی بلد نیستم و الفبای بازیگری را یاد نگرفتم .
فیلم سینمایی «برای مرجان» درامی اجتماعی است که از یک ماه پیش به روی پرده سینماها رفته و تا کنون یک میلیارد و 400 میلیون فروش داشته است .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داستان این فیلم درباره زنی به نام مرجان است که طی یک درگیری برای دفاع از خود متهم شده است و امیر برای ملاقات در زندان، مطابق با قوانین باید با او ازدواج کند. امیر موتور سوار ماهریست و روی دیوار مرگ نمایش می گذارد. او با همه مشکلات بدنبال رهایی مرجان است و به سختی او را به مرخصی آورده اما مرجان از امیر می خواهد تا هر دو از کشور بگریزند ...
بهزاد جعفری بازیگر نقش اول فیلم «برای مرجان» که با پگاه آهنگرانی و جمشید هاشم پوردر این فیلم هم بازی است درباره حضورش در این فیلم گفت : برای مرجان تجربه ششم کار سینمایی و اولین نقش اصلی و جدی در سینما بود ، طبیعتا بازی در کنار بزرگانی چون استاد هاشم پور و پگاه آهنگرانی و بقیه دوستان مثل برزو ارجمند و رامین راستاد جذابیت هایی همراه با چالش داشت.
وی ادامه داد : در بازیگری هنوز اول کار هستم ، وقتی در این فیلم در کنار استاد هاشم پور قرار گرفتم تازه متوجه شدم چیزی بلد نیستم و الفبای بازیگری را یاد نگرفتم ، هنوز چقدر راه دارم به نقطه ای برسم که خودم را بازیگر خطاب کنم .بازی در کنار استاد هاشم پور کار سختی بود و جذاب ، در این دو ماه هر روز در حال اموختن بودم و اگر راهنمایی های آقای زرگر نژاد به عنوان کارگردان و بازی گرفتن های بی نقص ایشان نبود واقعا نمی توانستم این چالش بزرگ را تحمل کنم و از آن گذر کنم . ---
جعفری درباره تجربه بازی در فیلم هایی که ژانر جنایی و پلیسی دارد اظهار داشت : قبل از این فیلم در فیلم های «چهارشنبه ها خون به پا می شود »، «بی تابی بیتا» و «رهایی» که کار پلیسی بودند بازی کردم اما «برای مرجان» با اینکه در مدیوم سینما بود یک قاب عجیب و غریبی داشت و کاملا متفاوت از تجربه های قبلی ام در فیلم های پلیسی و جنایی بود ، از وقتی که به این فیلم دعوت شدم قبل از فیلمبرداری از همه بازیگرها بیشتر تمرین کردم بعد تمرین موتور سواری شروع شد ، تمرین هایی که در دیوار مرگ برای موتورسواری داشتم برای اینکه بدلکار نباشد و کات و برش ها در تدوین کم باشد ریسک های عجیب و غریبی کردم ، طوری که موتور سوار دیوار مرگ به من می گفت کاری که تو می خواهی دو روز انجام دهی دو سال تمرین می خواهد روی دیوار مرگ که موتور سواری کردم همه عوامل استرس داشتند تا آسیبی نبینم وکار نخوابد.بازی در فیلم «برای مرجان» نسبت به کارهای قبلی آن قدر متفاوت است که قابل وصف نیست مثل این می ماند که یک دفعه از رانندگی در یک ماشین سبک به رانندگی در ماشین سنگین برسید.
وی درباره اینکه چراحضورش در سینما و تلویزیون پررنگ نیست گفت : از سال 90 تا 93 در تلویزیون و در تله فیلم ها خیلی کار کردم و برایم فقط دیده شدن مهم بود همه پیشنهادها را می پذیرفتم ولی بعدها به یک نقطه ای رسیدم که من به کجا می روم احساس کردم باید وسواس بیشتری در انتخاب نقش ها داشته و گزیده کار باشم ، به اندازه ای که کار کردم سه برابر پیشنهادها را قبول نکردم ، الان اگر فیلمنامه قصه خوبی داشته باشد درگیرم کند خیلی به طول و عرض نقش فکر نمی کنم و نقش را قبول می کنم و با امیر فیلم «برای مرجان» مزد گزیده کاری ام را گرفتم ، به عنوان بازیگری که از تلویزیون کار را شروع کردم بعد از آن به سینما دعوت شدم و بازی ام در پرده سینما دیده شد بسیار خوشحال و راضی ام اما تلویزیون هم جذابیت های خودش را دارد اگرکار خوب باشد حتما بازی می کنم.
/انتهای پیام
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: برای مرجان دیوار مرگ فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۱۱۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
آفتابنیوز :
نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود، اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
منبع: خبرگزاری مهر